سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی

90/2/22
5:57 ع

دو نیرو تو را به خود میخوانند. و تو وسط دو راهی زندگی . دست در دست هر کدام که دهی تو را به منزلی هدایت میکنند. و اینجا انتخابی باید. اولین آنها با نیروهای جاذبه ، سحر ، جادو ، رنگ و هیجان از زندگی برایت نمایشی میسازند سحر انگیز و جذاب. نیرویی پر تلاطم و کِشنده . با نیروی آهنربایی قوی ، تو را بدون آنکه بخواهی به دنبال خود میکشد و تا چشم باز کنی اسیر سرنوشتی. نمایشنامه بسیار زیبایی بر صحنه تصویر کشیده میشود ،‌جذاب و دیدنی . باید دید و تماشا کرد. اما این نیرو تو را از دنیای واقع ، از گذرگاه خیال به سرزمین مَجاز هدایت میکند. انگار همه چیز رویا است . خواب ، خیال ، وهم است. تو را از واقعیت به دور میکند. و اما قدرتی که از این نیرو نشات میگیرد بسیار قدرتمند است. نیروی ماورایی که با آن همه کار میتوان کرد . نیرویی که قدرتش را از بازوان اندیشه و رویا میگیرد. مانند اسبی سفید و پر توان. با آن بر هر کجا که عزم کنی سفر میکنی ، پر میکشی ، پرواز میکنی . راه صد ساله ، با پای پیاده ، را یک شبه و سواره می پیمایی. اما اگر این اسب را رام نکرده باشی و بر اسبی وحشی سوار شوی ، به جای به مقصد رسیدن ، تو را بر زمین میزند و شاید از بین ببرد و از رویت رد شود . آنجاست که تو به تجربه های تاریخ می پیوندی . اما چگونه باید این اسب را مهار کرد تا باعث نابودی نشود ؟.

با نیروی عقل . باید افساری از نیروی عقل بر دهان این اسب بزنی تا هر کجا که بخواهد نرود و تو او را کنترل کنی و مهارش را به دست بگیری . تا این نیروی قدرتمند باعث پرواز تو شود و نه سقوط تو.



ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ