سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی
1 2 3 >

90/5/28
3:28 ع

شب قدر است.

پس قدر بدان قدر عمر را.

شبی به اندازه هزار ماه.شبی است به اندازه ی یک عمر.لحظه، لحظه اش گنج است. و این رمزی است برای آنان که مینگرند و تفکر میکنند.

یک شبه به تو می آموزند که ای فرزند آدم! عمر تو چه بهایی دارد، در آن می توانی با اختیار خود چه کنی؟، چه چیزهایی را تغییر دهی؟، برای به دست آوردن تمام حاصل این عمر باید چه اندازه تلاش کنی؟ و در ازای این تلاش به تو چه میدهند؟

آری کدام معلم را دیده ای که بتواند یک شبه آنچه را که تو در نود و اندی سال(طول یک عمر)می آموزی به تو بیاموزد؟ و این نشان از عجایب و بزرگی این معلم بزرگ دارد. ادامه مطلب...

90/4/15
9:44 ع

کفعمی در مصباح، از هشام بن سایب کلبی و او از ابی صالح روایت می کند که: روزی جمعی از اصحاب پیغمبر بحث می نمودند در اطراف این موضوع که کدام حرف است در حروف که از همه بیشتر در کلام موجود است؟ معلوم شد حرف الف از همه بیشتر است و هیچکس نمی نتواند کلامی بگوید که الف در آن نباشد.حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) حضور داشتند. بدون تأمّل و فی البداهه خطبه ای فرمودند. چنانکه عقلها حیران ماند و نام این خطبه را مونقه گذاشتند؛ یعنی در حسن و نیکویی و بلاغت، شگفت آور است. فرمودند: ادامه مطلب...

90/4/12
8:33 ع

شیوه اثر گذاری بر خود و جامعه بر دو گونه است:

1-اینکه شما سعی میکنید زودتر شروع کنید. این مهم نیست که شما کجای کارید مهم این است که شروع کنید به کار فرهنگی بر روی جمع. اما مشکل کار اینجاست که ممکن است شما دچار اشتباه های فراوان شوید ، با بن بست روبرو شوید و به بیراهه روید.این مشکل را به نحوی میتوان حل کرد.

اگر یک خبره ی راه و پیر و راهنما داشته باشید کم کم هم خود پیشرفت میکنید و هم به هدف خود که همان تاثیر گذاری بر جمع است می رسید.اما باز هم در این روش شما استاد کامل و پیر راه نمیشوید بلکه یک مدیر اجرایی می شوید.مدیری که به راهنما نیاز دارد و ممکن است تا آخر راه یک زیر دست باقی بماند.

2-در روش اول شما از بیرون شروع میکردید و به درون اثر میگذاشتید هم باعث رشد جمع و هم رشد خود می شدید. که ممکن بود دچار مشکل شوید و اینکه هیچ وقت به کسوت استاد تمامی نرسید. ادامه مطلب...

  

90/3/25
12:2 ع

خدایا با این دستان نحیفم بار سنگین ندانسته هایم را چگونه با خود حمل کنم؟

انگار هر چه میدانی از بارت کمتر میشود! من مانده ام و جهلم. خدایا با این دشمن قدار چگونه به مبارزه برخیزم؟ من هنوز بزرگ نشده ام. این است که هر چه میدانی و این بار سنگین را به زمین میگذاری، میل به پروازت بیشتر میشود. آخر سبکتر شده ایی.

خدا پرزدن به من بیاموز و پرواز را تا اوج بگیرم تا به مقصد برسم.


  

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ